سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | قطار سنت پترزبورگ با اینکه درجه دو بود ولی خیلی بد نبود. تخت هم داشت ولی من پیشنهاد می کنم مثل ما تخت طبقه بالا رو نگیرید که هم بالا و پایین رفتن ازش عذابه هم اگه یه مقدار قدتون بلند باشه به راحتی روی تخت جا نمی شید. توی راه از وسط جنگلهای انبوه سردسیر گذشتیم.
من انتظار نداشتم که روسیه انقدر مناظر زیبا داشته باشه. توی راه تعداد زیادی دریاچه وجود داشت که ترکیبش با کلبه های چوبی روستایی ها که با تنه درخت درست شده بودن مثل نقاشی های رنگ روغن شده بود. همیشه تصوری که از روسیه داشتم به شکل یه دشت باز سرد یخ زده با علف های کوتاه بود. مسافرت ما حدود ۸ ساعت طول کشید.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
سنت پترزبورگ یا اونجور که روسها میگن سنکت پتربورگ Sankt Petersburg شهر خیلی قدیمی ای نیست. در اوایل قرن ۱۸ پترکبیر که از مسکو دل زده بود دستور داد که توی منطقه ای که اکنون شهر قرار داره یه پایتخت جدید به سبک شهرهای اروپایی بسازن. سنت پترزبورگ روی یه سری جزیره های کوچیک نزدیک به هم بنا شده واسه همین هم سرتاسر شهر پر از کانال های آبه و یه جورهایی شبیه ونیز شده.
اسم شهر رو بعد از تکمیل می ذارن سنت پترزبورگ ولی در اواخر حکومت تزارها چون روسیه در جنگ جهانی اول با آلمان درگیر بود و نمی خواستن که اسم شهر ظاهر آلمانی داشته باشه به پتروگراد تغییر نام دادنش ولی بعد از فروپاشی حکومت رومانوف ها و روی کار اومدن کمونیست ها شهر به لنینگراد تغییر نام داد. بعد از فروپاشی شوروی به خواست مردم دوباره نام شهر شد سنت پترزبورگ.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
این شهر در نزدیکی خلیج فنلاند و تقریبا در فاصله ۴۰ کیلومتری از اون ساخته شده. بزرگترین شهر شمالی روسیه به حساب میاد. بزرگتری کانال شهر به نام نیوا Nieva شهر رو به دریا وصل می کنه و عملا شهر رو به یه بندر تبدیل کرده. کلا روسها عشق وصل کردن آبها به هم دیگه هستن. دریای مازندران رو به دریای سیاه وصل کردن یا با وصل کردن یه سری از رودخونه ها کاری کردن که از مسکو با کشتی هم میشه به دریای مازندران رفت و هم به دریای سیاه.
روی تمام کانالها پل های ثابت قرار داره به غیر از پلهای کانال نیوا که متحرکند و تصویرشون در حالیکه باز هستند به یکی از نمادهای سنت پترزبورگ تبدیل شده. وقتی پلها برای عبور کشتی ها باز می شن عملا ارتباط دو طرف شهر قطع می شه واسه همین این پلها حدود ۲ شب به بعد باز می شه. البته اگه بشه اسمش رو شب گذاشت. یکی از جذابیتهای این شهر در ماه خرداد شبهای سپیده. در این ماه عملا آسمون تاریک نمیشه و فقط حدود ساعت ۲ تا ۴ صبح هوا گرگ و میش میشه و بقیه روز هوا روشنه.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | پل کانال نیوا در حالت باز . ساعت ۳ نصف شب!
بعد از پیاده شدن از قطار خودمون رو با مترو رسوندیم به قسمت بافت قدیمی شهر. متروی سنت پترزبورگ مثل متروی مسکو مجلل نیست البته قشنگه ولی برای کسی که متروی مسکو رو ندیده باشه. بافت قدیمی شهر کاملا یک دسته و جز میراث جهانی یونسکو ثبت شده. می دونستیم که هاستل ما توی یه ساختمون قشنگ نبش یه خیابونه. ساختمون رو به راحتی پیدا کردیم ولی چند تا ورودی در جهت های مختلف داشت.
هر چی از همسایه ها و مردم دور و بر با ایما و اشاره می پرسیدیم کسی هاستل رو نمی شناخت. اینجا هم همون مشکل مسکو رو پیدا کردیم با این تفاوت که دیگه دوست تاجیکمون احرار اونجا نبود که به دادمون برسه. قشنگ یه ساعتی دور ساختمون گشتیم و در نهایت از یه پسر جوون کمک گرفتیم. نسل جوون روسیه دست و پا شکسته انگلیسی بلدن و دوست دارن با خارجی ها ارتباط برقرار کنن. اون هم هاستل رو نمی شناخت ولی شماره تلفن هاستل رو داشتم و اون با موبایلش اطلاعات رو از هاستل گرفت.
ولی بعد از رفتنش فهمیدیم اینجا هم در ساختمون رمز داره دوباره دنبال اون پسر جوون دویدم و ازش خواستم که شماره رمز رو هم برامون بگیره اون هم این لطف رو در حقمون کرد.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | هاستل ما در طبقه دوم این ساختمون سفید قشنگ قرار داشت
هاستل توسط دو تا دختر و پسر جوون اداره می شد که انگلیسی رو با روسی مخلوط حرف می زدن ! ساختمون هاستل برای قرن نوزدهم بود ولی خیلی محکم به نظر می رسید. نمای بیرونی کاملا باز سازی شده بود. داخل هاستل همون سبک عهد بوق رو داشت. راهروها مثل راهروی هاستل مسکو بود.
اتاق ما یه پنجره داشت با دو تا شیشه که هر شیشه دوجداره بود. ضخامت دیوارهای ساختمون بدون اغراق یک متر و نیم بود طوری که من به راحتی رو لبه پنجره می نشستم. هیچ اثری از وسایل گرمایی در داخل ساختمون نبود. اونا با استفاده از شیشه های دوجداره و دیواری های خیلی کلفت مانع افت دمای داخل می شدن. چیزی که توی این هاستل جالب بود نقشه جهان بود که مدیر پشت سر خودش نصب کرده بود و از هر کشوری که مهمون داشت یه پونز توش می زد. ما اولین مهمون های خاورمیانه ای بودیم و جای تهران پونز زدیم.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
اختلاف سطح رفاه توی این شهر به خوبی با مسکو معلومه. اینجا ماشینها به مدرنی ماشین های مسکو نیستند. مردم هم به اندازه مردم مسکو شیک پوش نیستند. این در حالیه که سنت پترزبورگ توریستی ترین شهر روسیه است. ولی از لحاظ آشنایی با زبان انگلیسی این شهر وضعیت بهتری نسبت به مسکو داره و در بعضی جاها به ویژه در مترو از کلمات انگلیسی هم استفاده میشه.
صبح روز بعد رفتیم به سراغ یکی از معتبرترین موزه های جهان. موزه آرمیتاژ (واژه هرمیتاژ که در بعضی از منابع از آن استفاده میشه غلطه اصلا در زبان روسی حرف “ه” وجود نداره) که در گذشته کاخ زمستانی تزارها بوده حالا تبدیل به یه موزه مادر شده. آرمیتاژ به معنای خلوت گاه هستش چون کاترین کبیر در این کاخ خلوت می کرد. سنگ بنای موزه شدن این کاخ رو هم خودش گذاشت و چندین نفر رو مامور کرد تا از نقاط مختلف اروپا نقاشی های هنری رو اینجا جمع کنن.
خودش می گفت “حیف که در این خلوتگاه من غیر از خودم و موشها کسی نمی تونه این آثار زیبا رو ببینه.” جلوی این موزه یه میدان بزرگ قرار داره و وسط اون یه ستون بزرگ قرار داره که بهش می گن ستون الکساندر. انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ از این میدان شروع شد. نمای خود ساختمان سبز (حالا چه جور سبزی دیگه من نمی دونم سبز بود دیگه!) شایدم لاجوردی!!! با حاشیه های سفید بود.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | نمای بیرونی موزه آرمیتاژ
در قسمت بیرونی و حتی درون موزه یه سری از آقایان و خانمها با لباسهای اشرافی دوران تزارها منتظر بودن تا با توریستها عکس بندازن.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
ورودی موزه یه چیزی نزدیکه سی هزار تومنه که واسه دوربین هم پول جدا می گیرن. واسه همین من و سعید تصمیم گرفتیم فقط یه دوربین ببریم. چون دروبین سعید حرفه ای بود اون رو بردیم. بیشتر عکس هایی که از موزه گذاشتم توسط سعید گرفته شده. بعدش که شارژ دوربین سعید تموم شد دروبین خودم رو بردم تو. هم فضای توی کاخ هم اشیای درون اون زیبا هستن.
واقعا تبدیل اون کاخ به چنین موزه ای هم در شان اون کاخه و هم در شان اون آثار باستانی و هنری. اونجا آدم غصه اش می گیره که چرا موزه ملی ایران با اون همه آثار باستانی بی نظیر و این همه تاریخ این کشور انقدر کوچیک و نحیفه. تمام موزه ایران باستان از سالن مصر موزه آرمیتاژ کوچیکتره!
ما نزدیک هفت یا هشت ساعت توی موزه بودیم و فقط تونستیم به ۷۰ درصد موزه سرک بکشیم. اگه کسی می خواد همه سالن ها رو ببینه باید صبح اول وقت بره تو و آخر وقت بیاد بیرون. سالن مصر برای ما ایرانیها که فعلا نمی تونیم به مصر سفر کنیم خیلی جالبه.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
سالن ایران و خاورمیانه چیز زیادی از ایران برای نمایش نداشت و بیشتر آثار موجود از عراق به اونجا آورده شده بود. اما آثار اشکانی که در شهر نیسا (اکنون در ترکمنستان) کشف شده زیاد بودن.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | تابلوی نصب شده در ورودی بخش خاور میانه. موزه آرمیتاژ هنوز به نام خلیج پارس احترام می ذاره و به روسی نام این دریا رو Persidsky Zaliv گذاشته

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
نقش برجسته آشوربانیپال پادشاه خونخوار آشور که شهر شوش و تمدن ایلام را در قرن ششم پیش از میلاد به طور کامل ویران کرد. این نقش برجسته به خوبی تاثیر هنر میان رودان (بین النهرین) رو بر تمدن هخامنشی نشون می ده. به آرایش ریش و موها، نحوه نشون داده پاها و بال پادشاه دقت کنید براتون آشنا نیست؟

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | به اینجور ظرفها میگن ریتون. این یه اثر اشکانیه که تو نیسا کشف شده و جنسش از عاجه
یکی از جالب ترین مکانها برای من سالن آسیای مرکزی و قفقاز بود. در سالن آسیای مرکزی تمام گور، اشیای درون گور و جنازه مومیایی شده یه پادشاه سکایی رو که نزدیک مرز مغولستان در منطقه پازیریک کشف شده بود رو گذاشته بودن. سکاها از اقوام ایرانی نژاد هستن. ببینید گسترش اقوام ایرانی چقدر زیاد بوده. مهمترین چیز کشف شده در این گور قدیمی ترین قالی دنیاست که به فرش پازیریک معروفه.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
فرش پازیریک. قدیمی ترین فرش جهان بافته شده در قرن چهارم یا پنجم پیش از میلاد. کارشناسان معتقدند این فرش به دست فرشبافان ایرانی در دوران هخامنشی بافته شده.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | جناب پادشاه فرش از گور ایشون بیرون کشیده شده.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | جنازه و وسایل کامل درون گور یه دختر خانم که در ناحیه آذربایجان شوروی کشف شده
محل جلوس تزار و اریکه اون هم با اون مخمل های قرمزش خیلی قشنگ بود. علاوه بر وسایل داخل موزه خود کاخ هم بسیار زیبا و هنری بود. واقعا مجلل بود. پادشاهان روس علاقه زیادی به ترکیب رنگ طلایی با سفید یا آبی کم رنگ داشتن.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | تزار اینجا می جلوسیدند

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | عقاب دو سر ساخته شده از طلا. نماد رسمی حکومت تزارها

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
در طبقه بعدی تابلوهای خیلی زیادی از هنرمندان مختلف دنیا قرار داشت که فقط خیلی سریع بهشون نگاه کردیم من خیلی از نقاشی سر در نمیارم. نقاشی های قشنگی از داوینچی و ونگ گوک و … اونجا بود. دوست داشتم از نقاشی ها عکس های زیادی بذارم ولی خیلی هاشون مشکل شرعی داشتن!!!

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | قربانی کردن اسماعیل به دست حضرت ابراهیم اثر داوینچی

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | اثری از ونگ گوک
هر طبقه و سالن توی این موزه به یه بخش اختصاص داشت. طبقه سوم این موزه مختص هنرهای معاصر بود که من کلا باهاشون حال نمی کردم واسه همین هم بقیه وقتم رو به بخش آثار باستانی اختصاص دادم. یه سالن خیلی بزرگ متعلق به اشیای انگلیسی بود حالا نمی دونم بیشترشون هدیه بود یا از انگلیسی ها کش رفته بودن! پاهام دیگه داشت از خستگی می شکست که وقت بازدید هم تموم شد در حالیکه من سالن رم و یونان و چند بخش دیگه رو ندیدم و هنوز تو کف اونا موندم.
روز بعد تصمیم گرفتیم یه قایق سواری توی کانالهای شهر بکنیم. قایق های این شهر مثل قایقهای مسکو نقش حمل و نقل عمومی ندارن و فقط برای توریست ها هستن. سوار یه قایق نسبتا کوچیک شدیم. در تمام طول مسیر یه راهنما زحمت می کشید و همه چیز رو توضیح می داد ولی فقط به زبان روسی دستش درد نکنه! در حالیکه بیشتر مسافرها غیر روس بودن!

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | ایستگاه شروع قایق سواری کانال گریبویدوف یا گریبایدوف
شهر پر از کانالهای ریز و درشته و همشون به کانال اصلی که نیوا Nieva نامیده میشه ختم میشن. پلهای روی این کانالها قشنگ هستن. بعضی هاشون انقدر کوتاهند که اگه در هنگام قایق سواری توی قایق کسی بایسته ممکنه سرش بخوره به پل. به محض شروع حرکت اولین چیزی که خیلی جلب نظر می کرد کلیسایی بود که شباهت زیادی به سنت باسیل مسکو داشت.
به این کلیسا می گن کلیسای خون ریخته شده Cathedral on Spilled Blood یا کلیسای رستاخیز مسیح Cathedral of the Resurrection of Christ این کلیسا در محلی که تزار الکساندر دوم کشته شده به فرمان پسرش الکساندر سوم ساخته شده واسه همین هم اسمش کلیسای خون ریخته شده است.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | نمایی مثلا هنری از کلیسا کشتم خودمو با این عکس هنری!!!
گشت زدن روی این کانالها این فرصت رو به آدم میده که بتونه بخشی از بافت قدیمی شهر رو که به خوبی حفظ شده ببینه. کنار کانال نیوا دو کاخ بزرگ زمستانی یا همون آرمیتاژ و دو ستون قرمز رنگ که زمانی فانوس دریایی بودن خودنمایی میکنه. گشت زنی ما یه دو ساعتی طول کشید. سعی می کنم به جای توضیح دادن بیشتر عکس بذارم خود عکس ها بهترین توضیح هستن.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | کانال نیوا این کشتی باید تا نصف شب صبر کنه تا پل متحرک جلوش باز بشه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه رستوران شناور

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
روسیه و به ویژه سنت پترزبورگ پر از کلیسا و کاخه. کاخ هایی که به طور اغراق آمیزی مجلل هستن و صد البته شباهت زیادی به همدیگه دارن. این کاخها در حالی ساخته می شدن که اکثریت کشاورز روسیه آن زمان گاها به نون شب هم محتاج بودن و حتی کشاورزهای بی گناه مثل وسایل خرید و فروش می شدن. مثلا زمانی که کاترین خانم مشغول ساخت کاخ و خوشگذرونی بود یه کشاورز رو برای همه عمر به قیمت ۵ روبل می فروختن اونم به قیمتی ارزون تر از قیمت یه گاو نر!
به نظر شخصی من مجلل ترین و زیبا ترین کاخ همون کاخ زمستونی یا آرمیتاژه. دو تا کاخ دیگه هم هست که خیلی زیباست ولی در حومه شهر قرار گرفته: کاخ کاترین در تزارسکویه سلو Tsarskoye Selo و کاخ پتر در پترگوف Petergof که البته انگلیسی ها بهش می گن Peterhof .برای دیدن کاخ آبی رنگ کاترین که کنار یه دریاچه خیلی قشنگ قرار گرفته باید صبح زود خودتونو اونجا برسونید چون خیلی مشتری داره و صف خیلی بزرگی پشتش تشکیل میشه. برای رسیدن به اونجا ون و مینی ون وجود داره و قیمتش بالا نیست.
با این که این کاخ خیلی بزرگه ولی فقط از یه قسمتش می شه بازدید کرد. احتمالا بقیه بخش ها در حال بازسازیه. این کاخ در زمان جنگ جهانی دوم داغون شد. بلیط ورودی دو بخش داشت یکی برای خود کاخ و دیگری برای محوطه کاخ. اولش ما نمی خواستیم بلیط محوطه رو بگیریم ولی خانم فروشنده اصرار کرد که قشنگه و از دستتون میره و از این حرفا. خوشحالم که به حرفش گوش دادیم چون واقعا از خود کاخ قشنگ تر بود.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
کاترین دوم یا همون کاترین کبیر اصلا روس نبود! کاترین آلمانی بود و طی ازدواج های بین درباری به دربار تزار رسیده بود. اون با پتر سوم که ولیعهد روسیه بود ازدواج کرد. پتر سوم عقل درست و حسابی نداشت واسه همین بعد از تاجگذاری کاترین کودتا کرد و قدرت رو ازش گرفت و بخش بزرگی از قرن ۱۸ رو به روسیه حکم فرمایی کرد.
کاترین در کنار اینکه زنی کاردان و با اراده بود زنی عیاش و هوسباز هم بود. طبق گفته های تاریخی ملت روسیه هیچ وقت به فلاکت و بدبختی دوران حکومت کاترین نبوده. توی بعضی از اتاقهای کاخ به ویژه اتاق خوابش میشه کلی نقاشی از زنان و مردان برهنه دید. البته نوع این برهنگی ها به وضوح با اون برهنگی که در نقاشی های هنری و مذهبی روسیه وجود داره فرق داره.
جالب ترین اتاق این کاخ اتاقیه به نام اتاق کهربا یا Amber Room. تمام دیواره های این اتاق از به هم چسبوندن تکه های کوچیک کهربا ساخته شده. در زمان محاصره لنینگراد در جنگ جهانی دوم تمام این اتاق به دست لشکر هیتلر ربوده شد! در دهه ۹۰ با پیگیری های روسیه یه تعداد از کهرباهای باقی مونده از آلمان به روسیه برگشت داده شد و اتاق بر اساس عکس هایی که از اون باقی مونده بود کاملا بازسازی شد. عکس برداری از این اتاق ممنوع بود. ما هم که تابع قانون !!!

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | کاترین خانم

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | کاترین خانم اتاق کهربا

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | کاترین خانم اتاق کهربا

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | کاترین خانم اتاق کهربا

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | کاترین خانم اتاق کهربا
واقعا حس مجلل بودن و تجمل گرایی و اینجور حرفا اشباع شده بود. از کاخ زدیم بیرون تا یه گشتی توی حیاط باغ بزنیم. حیاط چه عرض کنم خودش یه پارک ملی بود. هم دریاچه داشت و هم جنگل البته در مقیاس کوچیک. توش چند تا ساختمون اداری و کلیسا و حتی یه ساختمون شبیه به مسجد هم بود. باورش سخته توی منطقه ای که با مدار قطبی کمتر از ۱۰۰۰ کیلومتر فاصله داره بشه همچین بهشتی رو ساخت. خیلی خسته شده بودیم. آثار باستانی روسیه مثل آثار چین خیلی غول پیکره و بازدید از همه جای اون کلی انرژی می خواد.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
برنامه روز بعدمون هم اختصاص به کاخ پتر داشت. البته واقعا هدفمون دیدن خود کاخ نبود. بیشتر می خواستیم فواره های معروف حیاطش رو ببینیم. همینطور خلیج فنلاند رو چون کاخ در کنار خلیج ساخته شده. شهر کوچیک پترگوف نزدیک سنت پترزبورگ واقع شده. این قصر همون جور که از اسمش پیداست به فرمان پتر کبیر ساخته شده.
بیشتر شهرت این کاخ به فواره های طلایی اونه که در فصل های خیلی سرد کار نمی کنه. اگه از کاخ آرمیتاژ یا کاخ کاترین بازدید کردید پیشنهاد می کنم دیگه برای دیدن توی این کاخ هزینه نکنید چون چیز جدیدی گیرتون نمیاد. پنجره های کاخ به سمت خلیج ساخته شده و یه نهر باریک از کنار فواره ها تا خلیج امتداد پیدا می کنه و به باغ حالت یه باغ ایرانی رو می ده.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
فواره های باغ پر از مجسمه های طلایی رنگ الهه های یونانی و رومیه. کلا تزارها اعتقاد داشتن که اونا وارثان امپراطوری روم هستن ولی پتر ارادت خاصی به فرهنگ اروپایی داشت واسه همین هم سنت پترزبورگ رو به سبک کاملا اروپایی ساخت.
اگه نقاشی هایی که از صورت پتر کشیده شده رو ببینید متوجه می شید که پتر اولین تزار روسیه بوده که ریشش رو می تراشیده قبل از اون همه تزارها ریش بسیار انبوهی داشتن که این هم یکی از نشونه های علاقه اون به فرهنگ اروپایی بوده. در زمان محاصره لنینگراد این کاخ به اشغال هیتلر درومد و اعلام کرد که می خواد جشن سال نو رو توی کاخ تزارها بگیره. واسه همین هم به فرمان استالین این کاخ بمبارون و تقریبا کاملا نابود شد تا حال هیتلر رو گرفته باشن. این کاخ بعدا بازسازی کلی شد.

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه
بقیه اون روز رو هم به گشت و گذار توی سنت پترزبورگ گذروندیم. غروب های سنت پترزبورگ در کنار کانال نیوا به ویژه زمانی که نور پردازی ساختمونها فعال میشه خیلی قشنگه. حدودهای ساعت ۲ نیمه شب بود که پل ها برای عبور کشتی ها باز شدن. با اینکه این یه صحنه کاملا معمولی توی سنت پترزبورگه ولی باز یه سری از روسها کنار پل می ایستن تا اونا رو ببینن در حالیکه سنت های روسی رو به جا میارن: معشوق در کنار رو جام می بر لب و سیگار

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | سمت راست آرمیتاژ و سمت چپ برج قلعه پیتر و پل Peter & Poul دیده میشه

سفرنامه سنت پترزبورگ | روسیه | قلعه پیتر و پل. سنگ بنای سنت پترزبورگ اینجا گذاشته شد
از بخش جدید ترین مطالب بازدید کنید.