در زیر سفرنامه پاریس را نوشته ام که بیشتر مشاهدات، تجربه سفر و روز نوشته هاست و نظرات و تحلیل هایم را برای خودم نگه داشته ام.
همواره دوست داشتم جایی که صنعت، تکنولوژی، توسعه یافتگی و به طور کلی مدرنیسم را به بشر هدیه داده از نزدیک ببینم و لمس کنم.
همچنین کنجکاو بودم جایی که فرهنگ غرب در آن تولد یافت و در طی چند صده در همه جهان رسوخ کرد را خوب کنکاش کنم و مردمش را آنگونه که زندگی می کنند مشاهده کنم.
مشتاق بودم که تفاوت های غرب را با کشورم ببینم و به علت عقب افتادگی مان کمی بیشتر تعمق کنم.
همیشه باور داشتم که اگر ما عقب افتادیم بخاطر مردم مان بوده و اگر اروپا پیشرفت کرد هم به همچنین اما این که مردم اروپا چه ویژگی هایی دارند را باید از نزدیک می دیدم.
از ابتدای سال ۹۴ تصمیم به این سفر گرفتم اما هر بار به دلایلی به مشکل برخوردم.
اولین اقدامم برای گرفتن وقت سفارت از فرانسه با مشکل مواجه شد. در اردیبهشت تقاضای وقت سفارت کردم. وقت تعیین شده تیر ماه بود که در آن زمان تور کنیا را داشتم. پس از بازگشت از آفریقا و در شهریور ماه وقت سفارت از یونان درخواست کردم که با خراب شدن سیستم کامپیوتری سفارت یونان، یکماه کار من عقب افتاد و در مهرماه در نهایت اعلام کردند که ویزای شینگن نمی دهند و فقط ویزای ملی می دهند. آبان وقت سفارت از فرانسه گرفتم که با بمب گذاری پاریس، وقت را کنسل کردم و در نهایت دیماه وقت دیگری گرفتم و با حداقل مدارک، به طرز عجیبی ویزای شینگن پس از دو هفته در پاسپورتم چسبانده شد.
( سفرنامه پاریس )روز اول: اولین دیدار با قاره سبز
پس از ۵/۵ ساعت پرواز، در ساعت ۱۴:۰۰ هواپیمای ما که به شرکت ایران ایر متعلق بود در فرودگاه Orly پاریس به زمین نشست. در هواپیمای ما شهرام ناظری در قسمت درجه یک نشسته بود.
وارد سالن کنترل پاسپورت شدیم. صف طولانی بود و حدود یک ساعت طول کشید تا به جلوی باجه برسم.
اولین بارم بود که وارد خاک اروپا می شدم و کلی انتظار سوال و جواب توسط مأمور کنترل پاسپورت را داشتم. مدارک رزرو هتل و بیمه و غیره را آماده کرده بودم تا اگر سوال کرد نشان دهم. فرد مسئول با بی حوصلگی پاسپورتم را گرفت و از صفحه اول آن اسکن کرد و دنبال صفحه ای خالی گشت و مهر ورود فرانسه را زد. سپس به من پس داد و گفت بعدی.
باورم نمیشد به همین راحتی تمام شد و وارد سالن تحویل بار شدم. نگاهی به سالن محقر فرودگاه کردم که به طرز عجیبی ساده و کوچک بود.
تحویل چمدان ها خود داستانی بود. بالاخره پس از یک ساعت از سالن خارج شدیم و با سوز سرد فوریه پاریس مواجه شدم. سریعا هرچه لباس گرم داشتم از کوله پشتی درآوردم و پوشیدم و داخل یک تاکسی پریدم. از روی گوگل مپ تا هاستلی که گرفته بودم نیم ساعت فاصله بود. چشمم به تاکسی متر قفل شده بود که با سرعت به مبلغ یورو ها اضافه میشد. تا به هتل برسم به ۴۵ رسید.
در بدو ورود تجربه تلخی بود. صاحب هاستل که یک دورگه عرب فرانسوی بود با خوشرویی استقبال کرد و کلید اتاقم را تحویل داد.
سریعاً به وای فای وصل شدم و موقعیت جاذبه های اطرافم را بر روی نقشه گوگل مشخص کردم و راه رسیدن به آنها را بررسی کردم. نزدیکترین آنها به هاستل تپه ای به اسم مون مقت Mounte Martre بود که شنیده بودم پاتوق نقاشان است و یک کلیسای جامع بزرگ به اسم Sacre Coeur در آنجا قرار داشت. هاستل نزدیک میدانی به اسم Clichi بود. کمی که از میدان به سمت مون مقت راه رفتم، در وسط بلوار عده ای ایستاده بودند و عکس سلفی می گرفتند. پشت آنها نوشته شده بود Moulin Rouge که به معنی آسیاب سرخ است. یکی از قدیمی ترین سالن های تاتر پاریس و یکی از معروف ترین ها در دنیا.
از همان دقایق اول گشت زدن در پاریس چیزی که بیش از هر چیزی برایم جلب توجه می کرد این بود که همه جا تمیز و خیابان ها بسیار منظم و آدمها خوش تیپ و شیک پوش بودند. ساختمان ها بسیار دقیق و منظم مانند قطعات یک پازل کنار هم چیده شده بودند.
وارد منطقه شیب داری شدم که شاید مجموعا ۱۵۰ متر از بقیه جاهای پاریس بلندتر بود و به آن مون مقت گفته می شد. تعدادی نقاش و گالری نقاشی و کافه هایی که پاتوق هنرمندان است در اکثر کوچه ها دیده می شد. در یک کافه که کابارت نام داشت کمی هات چاکلت و کیک برانی خوردم و سپس گشتی در اطراف کلیسای Sacre Coeur که اسمش را نمیتوانم درست تلفظ کنم زدم.
نمای پاریس از آن بلندی جالب بود. بیشترین چیزی که به ذهنم می خورد هارمونی شهر بود. همه چیز در یک هماهنگی خاصی در کنار هم قرار داشت. معماری شهر از این نظر بیشتر قابل توجه بود. حتی پوشش لباس مردم، ماشین های شهر، سگ های داخل خیابان هم به نظرم در هماهنگی با فضای معماری شهر بود.
معماری پاریس خیلی برایم خاص و منحصر به فرد بود.
در زمان ناپلئون سوم که فرانسه بواسطه تصرف و استعمار کشورهای آفریقایی نظیر الجزایر و استفاده از منابع آنها به سود سرشاری رسیده بود، شهردار پاریس به نام هاوسمن Haussmann طرحی برای شهر می کشد و شروع به تغییرات اساسی در پاریس میزند. مدل شهرسازی که بر اساس آن پاریس طراحی شد بصورت میدان هایی با ۸ الی ۱۲ ورودی که به خیابانهای نسبتا عریض که اشکال مثلثی ایجاد می کنند متصل شده است و ساختمانها همگی ۵ تا ۶ طبقه و متصل به هم هستند.
اکثر کلیساها و قصرهای پاریس در یک ضلع میدان های اصلی شهر قرار گرفت و بدین صورت شاکله اصلی پاریس در دو طرف رودخانه پیچ خورده سن ایجاد شد.
در پاریس که قدم میزدم احساس میکردم که انگار در یک گالری هنری بزرگ هستم. همه چیز با سلیقه خاصی به زیبایی هرچه تمامتر ساخته شده و کنار هم قرار گرفته اند. حتی حرص درختان چنان دقیق است که انگار با کولیس کار کرده اند. در هر خیابانی و هر میدانی، انتظار دیدن یک بنای قدیمی، کلیسای زیبا و یا یک قصر که همگی در اوج شکوه و عظمت به زیبایی با سنگ تراشیده شده اند را باید داشت.
مغازه شیرینی فروشی با شیرینی های خوش رنگ که نگاه چشمان هر رهگذر را میدزدد در اکثر خیابان ها دیده میشود و معروف ترین شیرینی پاریس که ماکارون نام دارد در همه آنها دیده می شود. اکثر کافه که تعدادشان بسیار زیاد است، صندلی های خود را در پیاده رو ها چیده اند و مردم از غروب آنجا نشسته و گپ و گفت میزنند و آرام آرام غذا می خورند.
وجود ماشینهای مدل بالای گرانقیمت مانند بنز SLK ، پورشه، بنتلی، لامبورگینی که هر چند دقیقه یکبار از جلوی چشمم میگذشت نشان از اوضاع اقتصادی خوب شهر داشت. در اینترنت سرچ کردم و دیدم درآمد این شهر ۱۰ برابر درآمد نفتی ایران است. البته با وجود بیش از ۴۰ میلیون بازدید کننده در سال اصلا عدد عجیبی نیست.
در پیاده روی بعد از ظهر روز اول، آنقدر چشم به همه چیز دوخته بودم که پس از بازگشت به هتل، ذهنم مملو از هزاران دیده ای بود که فقط مرور آنها دو ساعت وقت می گرفت.
( سفرنامه پاریس )روز دوم: موزه لوور و برج ایفل
پیاده روی روز اول چنان برایم لذت بخش بود که تصمیم گرفتم بقیه روزها را هم پیاده گشت بزنم (اصلاً فکر نکنید که بخاطر پول تاکسی چنین تصمیمی گرفته باشم!!!).
تصمیم گرفته بودم مهمترین دیدنی های پاریس را زودتر از بقیه بازدید کنم. بنابراین ساعت ۷:۰۰ صبحانه خوردم و از کوچه پس کوچه های زیبای پاریس با کمک Google Map گوشی همراهم راهی موزه شدم. حدود ۴۰ دقیقه طول کشید تا به ساختمان اصلی موزه لوور رسیدم و وارد صف شدم.
خوشبختانه در فصل خلوت پاریس به این شهر آمده بودم و پس از یک ربع توانستم به ورودی هرم شیشه ای برسم و وارد موزه شوم. در سالن ورودی باید بلیت می خریدیم. بلیت ۱۵ یورو بود و برای کسانی که عضو ایکوموس بودند رایگان. ش از ۳۵۰۰۰ اثر هنری و ۹/۵ میلیون بازدید در سال، بیشترین میزان بازدید کننده را در بین کل موزه های دنیا
برای من شاید جذاب ترین جاذبه پاریس همین موزه بود که با دارا بودن بی به خود اختصاص داده است. ساختمان موزه لوور تا قبل از انقلاب کبیر فرانسه به عنوان کاخ سلطنتی مورد استفاده قرار داشت اما در سال ۱۷۸۹ به مردم فرانسه هدیه می شود و سپس در سال ۱۷۹۳ تبدیل موزه ملی فرانسه شد.
نقشه زبان انگلیسی موزه را از اطلاعات گرفتم و یکراست سراغ بخش Mesopotamia و سپس Ancient Persia شدم. در بخش بین النهرین چنان شیفته لوح همورابی شدم که فقط حدود نیم ساعت از کنار آن تکان نمی خوردم. در مورد این اولین قانون نوشته شده بشر که توسط همورابی پادشاه آکادی ها بنیان گذاشته شده بود پیشتر زیاد خوانده بودم اما نمی دانستم در کجا نگهداری می شود و دیدن آن در لوور برایم شوکه کننده بود. هرچند که قوانین این لوح با معیارهای امروزی بسیار متحجر تر از قوانین داعش است اما نباید از بشر ۴۰۰۰ سال پیش انتظاری فراتر داشت.
بخش ایران باستان حدود نیمی از زمان کل گشت های من در موزه را به خود اختصاص دادو دیدن شکوه گذشته ایران برایم بسیار جذاب بود اما بغضی فرو خورده هم وجود داشت که وضعیت کنونی کشور و جامعه ام بر می گشت. به سختی دل کندم و از آن فضا بیرون آمدم.
بعد از بازدید از قسمت مصر باستان به طبقات بالاتر رفتم و اولین قسمت قصر لوور را بازدید کردم و سپس وارد سالنی شدم که کارهای هنری چند قرن اخیر نظیر مجسمه ها و تابلوهای نقاشی نگه داشته می شد.
تابلوی مونالیزا نیز در همین بخش موزه نگهداری می شد. به نسبت سایر اشیاء و کارهای هنری دیگر، از این تابلو حفاظت بیشتری به عمل آمده بود.
من درک چندانی از هنر ندارم اما زیبایی را خوب درک میکنم. حقیقتا در این تابلوی کوچک هیچ زیبایی ای درک نکردم.
به شدت جای دوست عزیزم شعیب ابوالحسنی را خالی کردم و بارها به خودم گفتم که کاش بجای من الان او اینجا بود زیرا قطعا بسیار لذت بیشتری از این سالن می برد.
از لوور خارج شدم و نگاهی به ساعتم انداختم. دو بعدازظهر بود. باورم نمیشد که ۶ ساعت به این سرعت سپری شده باشد. از رود سن گذر کردم و پیاده به سمت میدان “شان دومارس” که برج ایفل کنار آن قرار داشت راه افتادم. تقریبا ۴۰ دقیقه فاصله داشت. هوا کمی سرد بود و بادی که حدود ۳۰ کیلومتر در ساعت بود سرما را بیشتر آزاردهنده می کرد.
این برج ۳۲۴ متری سه طبقه که توسط گوستاو ایفل معمار شهیر فرانسوی در سال ۱۸۸۹ به مناسبت جشن ۱۰۰ سالگی انقلاب فرانسه ساخته شد دارای چهار ورودی بود که فقط دوتا از ورودیها را باز گذاشته بودند و صفی طولانی جلوی ورودی ها شکل گرفته بود.
پس از دیدن آن همه معماری زیبا و باشکوه که از سنگ سفید بودند، این توده آهنی تیره برایم بسیار ناهمگون و نامانوس بود.
باد شدیدتر شد و تا مغز استخوانم داشت نفوذ میکرد. از صف گرفتن بلیت برج خارج شدم به دیدن آن از دور اکتفا کردم. سپس راهی دروازه پیروزی Triomph شدم. پیاده روی تند باعث شد سرما را کمتر احساس کنم.
حدود ۲۰ دقیقه بعد به طاق پیروزی رسیدم که در نوع خود بزرگترین در جهان بشمار می رود. این طاق پیروزی در میدان ” شارل دو گل ” و در انتهای غربی خیابان شانزلیزه بنا شده است و به افتخار سربازانی که در زمان حکومت ناپلئون جان خود را برای فرانسه فدا میکردند ساخته شده است. تاریخ طراحی آن به سال ۱۸۰۶ و افتتاحش به ۱۸۳۶ باز می گردد.
ساخت دروازه های پیروزی که طاق نصرت هم گفته می شود رسمی است که بیش از ۲۲۰۰ سال در اروپا قدمت دارد و پس از اینکه یک سردار جنگ یا پادشاه در جنگی به پیروزی می رسیده، هنگام بازگشت به پایتخت برای استقبال وی این بنا را احداث میکردند.
سپس در طول خیابان شانزه لیزه Champs Elysées ادامه مسیر دادم که یک ستون سنگی از دور دیدم. حدس زدم یک اوبلیسک باشد. با نزدیک تر شدن دیدم که درست است و یک اوبلیسک بسیار تمیز و منحصر به فرد است.
اوبلیسک که به معنی سوزن یا ستون نوک تیز است، نمادهایی بوده اند که در زمان مصر باستان از سنگ یکپارچه می ساختند و در تمام نقاط مهم شهرهایشان نصب می کرند. با تصرف مصر توسط رومیان، بسیاری از اوبلیسک ها به روم منتقل شده و در این شهر نصب می شوند. کم کم نصب اوبلیسک در شهرها بصورت یک مد در می آید. در حال حاضر اوبلیسک ها نزد فراماسیون ها بناهایی مقدس به شمار می روند و همچنین به عنوان نمادی از پاگانیسم (به مجموعه ای از ادیان غیر ابراهیمی که به چندخدایی اعتقاد دارند اطلاق می شود) نیز شناخته می شوند.
قدیمیترین اثر هنری پاریس همین ابلیسک است. ساخت آن به قرن ۱۳ قبل از میلاد باز می گردد. ارتفاعش ۲۳ متر و وزن آن ۲۲۷ تن محاسبه شده است. در سال ۱۸۳۶ توسط محمد علی پاشا نایب السطنه مصر به شارل دهم اهدا شده و در سال ۱۸۳۶ در مکان کنونی آن یعنی میدان کنکورد که بزرگترین میدان پاریس است، نصب شده است.
حدود یک ساعت بعد هتل بودم و خوابیدم.
( سفرنامه پاریس )روز سوم: قبرستان پرلاشز و کاخ گردی
حدود ساعت ۵ صبح با خواب های آشفته بیدار شدم.
کمی به نوشته هایم سر و سامان دادم و ساعت ۷ برای صبحانه پایین رفتم.
تصمیم گرفته بودم برای صبح کمی کاخ گردی کنم و سپس از قبرستان پرلاشز بازدید کنم. کاخ ورسای از شهر فاصله زیادی داشت و از لیستم حذف کردم.
به سمت کاخ الیزه که مقر ریاست جمهوری هم بود راه افتادم. با نزدیک شدن به دروازه کاخ سربازی علامت داد که نزدیک نشوم. بحث نکردم و راهم را کج کردم. از کمی دورتر تصمیم گرفتم که حداقل یک عکس بگیرم که باز سرباز دیگری ممانعت کرد. بازدید این کاخ منتفی بود. به سمت گرند پالاس Grand Palais راه افتادم. حدود ساعت ۸ رسیدم. ورودی بسته بود و در نور طلایی صبح کمی عکاسی کردم. کاخ پتیPalais Petit که روبروی گرند پالاس قرار داشت باز شد و داخل شدم. نقاشی های گردآوری شده بسیار دیدنی بود. وقتی از کاخ پتی بیرون آمدم همچنان گرند پالاس بسته بود.
به سمت قبرستان پرلاشز راه افتادم. مسافت خیلی زیاد بود و بیش از یک ساعت در راه بودم.
در ورودی قبرستان یک تابلو راهنما بود که قبر افراد مشهور را نشان میداد.
دنبال قبر صادق هدایت گشتم و چیزی پیدا نکردم. از نگهبان پرسیدم. گفت آنطرف دیگر قبرستان قطعه ۸۵ باید بروم و یک قبر سنگی هرم مانند است.
پیدا کردن قطعه ۸۵ بیست دقیقه ای طول کشید. یک ساعت هم داخل قطعه را زیر و رو کردم و قبر غلامحسین ساعدی نویسنده کتاب “عزاداران بیل” را پیدا کردم اما قبر هدایت خبری نبود. سراغ نگهبان دربی که نزدیک این قطعه بود رفتم و آدرس قبر را پرسیدم. دنبال نشانی ها رفتم و بازهم نیافتم. در حین گشتها دوتا خانم میانسال ایرانی سبیل دار دیدم که حجاب عجیبی شبیه اوایل انقلاب داشتند. از آنها سوال کردم. با وجودی که در فرانسه بودند اما نمیدانستند که صادق هدایت اینجا دفن است. دنبال من راه افتادند تا باهم قبر را پیدا کنیم.
بالاخره یافتیم. در وسط قطعه ۸۵ یک محدوده مربع شکل با شمشاد ایجاد شده بود که مجموعا ۶۵ قبر در آنجا واقع بود و قبر صادق هدایت یکی از آنها بود. جوان ایرانی دیگری نیز آنجا بود و به قبر خیره شده بود. خانمها شروع کردند به فاتحه خواندن و من و پسر جوان به آنها خندیدن. شک ندارم که هیچ آشنایی ای با افکار صادق هدایت نداشتند.
در راه خروج از قبرستان خانمها شروع کردند به بد گفتن از جمهوری اسلامی و تبلیغ مجاهدین. از افکار پوسیده شان که چندان فرقی با متعصبین مذهبی نداشت خنده ام گرفته بود اما حوصله بحث کردن نداشتم.
به سمت محله مونت مقت راه افتادم و در افکارم شناور بودم. عصر شده بود و دوست داشتم تا شب در یک کافه بنشینم و نوشیدنی بخورم.
دیدن آن دو احمق خاطرات تلخی را برایم زنده کرده بود.
( سفرنامه پاریس ) روز چهارم: جزیره سیته و خیابان سنت چاپل
بر روی رود سن جزیره ای به اسم Cite وجود دارد که تعدادی از آثار تاریخی پاریس در آنجا واقع شده است.
تصمیم گرفتم برای صبح از آنجا بازدید کنم. ابتدا به کلیسای سنت چاپل Sante Capelle رفتم. این کلیسا نمونه ای زیبا و کامل از سبک مشعشع نوین گوتیک است. در این کلیسا سه چهارم کل بنا را شیشه های منقوش تشکیل می دهند و قدمت بنا به سال ۱۲۴۸ بر می گردد.
هنر شیشه کاری در حد اعلای خود در این کلیسای ۷۵۰ ساله قابل دیدن بود. در ذهنم این کلیسا را با شیشه و آینه کاری های ایران مقایسه می کردم و میگفتم چقدر برخی ایرانیان کوته فکر هستند که هنوز جمله “هنر نزد ایرانیان است و بس” را با دیدن یک اثر هنری ایرانی به کار میبرند. البته این مصرع را فردوسی در وصف هنر جنگ آوری ایرانیان گفته است.
از آنجا بیرون آمدم و راهی کلیسای جامع نوتردام شدم. کلیسای بسیار بزرگی بود که جمعیت زیادی بازدید کننده داشت.
از سال ۱۱۷۷ ساخت این کلیسا بر روی کلیسای قدیمی تری آغاز میشود و تا سال ۱۳۵۰ ادامه می یابد. هرچند که تا سال ۱۸۶۰ همچنان تغییراتی در داخل آن انجام می شده است. حدود یک ساعت در داخل این کلیسا ماندم و تابلوهای نقاشی دیوارها را نگاه کردم و سپس از آن خارج شدم.
حدود ساعت ۱۳ از جزیره Cite خارج شدم و به سمت خیابان سنت ژرمن راه افتادم. دو کافه رستوران در این خیابان است که گفته میشود رستوران Procope با ۳۳۰ سال قدمت، قدیمی ترین رستوران دنیا است و کافه فلور پاتوق ویکتور هوگو بوده است. یک ساعتی در کافه فلور نشستم و یک تارت لیمو که بینهایت خوشمزه بود با قهوه فرانسوی خوردم.
دانشگاه سوربون هم در همان نزدیکی بود که سری به آن زدم و سپس در کوچه پس کوچه های این محله که پر از بازارچه های محلی بود به قدم زدن پرداختم.
با تاریک شدن هوا دوباره پیاده به سمت هتل راهی شدم.
( سفرنامه پاریس )روز پنجم: کاخ گارنیه و ترک پاریس
روز آخر پاریس بود. تصمیم گرفتم از آکادمی موسیقی فرانسه که بخاطر معمار آن به کاخ گارنیه مشهور است بازدید کنم. کاخ گارنیه با وسعی ۱۲۰۰۰ متر مربع توسط ” شارل گارنیه ” در سال ۱۸۶۲ به سبک معماری آن یونانی – رومی ساخته شده است. تنها بخشی از این بنا که یک سالن نمایش بزرگ است و همچنان در آن نمایش اجرا می شود، برای بازدید همگان آزاد است. این کاخ محل برگزاری اپراهای شهر پاریس از سال ۱۸۷۵ تا ۱۹۸۹ بوده است و دارای ۱۶۰۰ صندلیست.
پس از خروج در همان نزدیکی بصورت اتفاقی چشمم به دفتر ایران ایر افتاد که در قسمت خیلی گرانقیمت شهر دفتر بزرگ و زیبایی داشت.
به هتل بازگشتم و پس از جمع کردم وسایل راهی فرودگاه شدم تا به بارسلون پرواز کنم.
برای من هر شهری در دنیا با یک رنگی تداعی می شود. رنگ پاریس برای من سفید همچون یک عروس بود.
اگر شما تجربه سفر پاریس را داشتین، سفرنامه پاریس خود را برای ما بفرستین.
از بخش جدید ترین مطالب بازدید کنید.
20 دیدگاه
Theo
Nice post. I was checking continuously this blog and I am inspired!
Extremely helpful information specially the ultimate section :
) I care for such info much. I was seeking this particular information for
a long time. Thank you and good luck.
Also visit my web site :: online pharmacy
Renato
Selamat ada sejumlah pemain setia Dewataslot88 yang
mencari link daftar situs judi slot online enteng menang
teranyar di Indonesia yang kasih bocoran slot gacor hari
ini 2022 buat membernya. Situs slot yang sederhana menang yang udah jadi bandar situs privat judi slot online di Asia dengan permainan Daftar Situs
Judi Slot Gacor Enteng Menang Hari Ini deposit Paypal bisa
beri kalian permainan slot online gacor terbaru.
Daftar web judi slot online bisa diyakini 2022 Dewatacasino88 siapkan beberapa permainan yang sederhana menang seperti
bola online, live casino online, situs judi slot online deposit Paypal,
poker online, arcade permainan dengan menggunakan bet kecil kalian lekas dapat
menang bersama situs slot online jackpot terbesar.
dewatatogel88 terdapat banyak bocoran slot gacor hari ini dari golongan daftar
nama nama situs judi slot online dapat dipercaya dan terbaik 2022 di Indonesia.
Dewatapoker88 ialah situs spesial judi slot online bisa diakui di indonesia yang terunggul jadi kepuasan main bisa diwujudkan ada informasi
bocoran slot gacor hari ini. Apalagi bila anda masuk dengan dewatatangkas88 yang
menjadi satu antara agen slot online bisa dipercayai melalui Paypal
XL dan Telkomsel di tahun 2022. Yang nyata anda bisa untung serta dimanjakan dengan sejumlah pelayanan yang tersedia.
Buat anggota web judi slot gacor enteng menang 2022, kamu bisa peroleh semua permainan judi onlen terbaru dari kami
yaitu Pragmatic, dengan tampilan 4D (4 Dimensi)
yang baru serta ada rincian menarik, serta bonus jackpot slot online
terbesar.
Tasha
Hi there! I know this is kinda off topic but I’d figured I’d
ask. Would you be interested in trading links or maybe guest
authoring a blog post or vice-versa? My blog goes over a lot of the same
topics as yours and I think we could greatly benefit from each other.
If you happen to be interested feel free to send me an email.
I look forward to hearing from you! Wonderful blog by the
way!
Have a look at my blog post :: cannabis Dispensary near me
Heike
Thanks , I’ve recently been looking for info about this topic for ages and
yours is the best I’ve discovered so far. However, what about the
bottom line? Are you sure concerning the supply?
Take a look at my homepage weed delivery near me
Caridad
Greetings from California! I’m bored to death at work so
I decided to check out your blog on my iphone during lunch break.
I really like the knowledge you provide here and can’t wait to take a
look when I get home. I’m amazed at how quick your blog loaded on my phone ..
I’m not even using WIFI, just 3G .. Anyways, good blog!
my website … dispensary nearest Las Vegas
Gretchen
@AR Dude YT ohw enganaaaa purchase chayyam ennu
oru article chayyamooo
Feel free to visit my site – cheap vpn reddit
Jacki
I was suggested this web site by my cousin. I am not sure
whether this post is written by him as no one else know such detailed about my problem.
You are incredible! Thanks!
Check out my page – Jardín Premium Cannabis Dispensary
Willian
Hmm is anyone else experiencing problems with the images on this blog loading?
I’m trying to determine if its a problem on my end or
if it’s the blog. Any suggestions would be greatly appreciated.
Here is my page; The Artist Tree Marijuana Dispensary & Weed Delivery Hollywood
Roberta
You are so interesting! I don’t suppose I’ve truly read through anything like this before.
So great to find another person with a few genuine thoughts on this topic.
Really.. thanks for starting this up. This site is something that is needed on the
web, someone with a little originality!
Feel free to visit my web-site; NuLeaf Las Vegas Dispensary
Dan
My brother recommended I would possibly like this web site.
He was entirely right. This publish actually
made my day. You can not believe just how so much time
I had spent for this information! Thanks!
My webpage: cannabis Dispensary Nearest
Melaine
I’d been honored to receive a call from my friend
immediately he identified the important points shared in your
site. Studying your blog article is a real
excellent experience. Thank you for thinking of readers like me, and I want for
you the best of succexs as being a professional in this field.
Feel free to surf to my webpage: botulinum toxin; Leatha,
Ila
I am sure this post has touched all the internet visitors, its really really good post on building up new webpage.
My blog; JardíN Premium Cannabis Dispensary
Donny
Admiring the dedication you put into your blog and in depth information you
present. It’s good to come across a blog every once in a while that isn’t the same out of date rehashed material.
Excellent read! I’ve saved your site and I’m including your RSS feeds to my Google account.
my web site – Nuleaf las Vegas dispensary
Otis
My brother suggested I would possibly like this blog. He was once entirely right.
This submit truly made my day. You can not consider simply how much time I had spent for this information! Thanks!
My page; power washer nozzle true value
Rene
Do you mind if I quote a couple of your articles as long
as I provide credit and sources back to your blog? My blog site is in the
exact same area of interest as yours and my users would really benefit from a lot
of the information you present here. Please let me know if this okay with you.
Many thanks!
my web site :: Rene Babbidge
Lonny
Hello there! Do you know if they make any plugins to help with SEO?
I’m trying to get my blog to rank for some targeted keywords
but I’m not seeing very good gains. If you know of any please share.
Thanks!
Check out my web page :: stebalovo (Antoine)
Gladys
cost provigil buymodafinilex.shop cost
provigil
Carley
It’s genuinely very complicated in this busy life to
listen news on Television, thus I simply use the web for that reason, and take
the newest information.
My website – https://biotree.vercel.app/dewata88
Lela
What’s up to all, how is the whole thing, I think every
one is getting more from this site, and your views are
fastidious in favor of new people.
Visit my page – https://ohmy.bio/dewata88
Dante
My developer is trying to persuade me to move to
.net from PHP. I have always disliked the idea
because of the costs. But he’s tryiong none the less. I’ve
been using WordPress on a variety of websites
for about a year and am nervous about switching to another platform.
I have heard excellent things about blogengine.net.
Is there a way I can transfer all my wordpress content into
it? Any help would be greatly appreciated!
Visit my web page … https://www.minimoversstudio.com/profile/slotcimbniaga/profile